وقتی هکری با هک کردن سیستم امنیتی واتیکان برای پاپ ایمیلی هشدار دهنده ارسال می کند، یک مامور امنیتی کلیسا برای تحقیقات ماموریت پیدا می کند تا به کلیسایی قدیمی برود و ...

فیلم داستان یک شاهزاده وایکینگ را روایت می کند که برای او پاپوش می دوزند و به جرم کشتن پدرش که همان پادشاه است، او را مجرم اعلام می کنند. حال او مجبور می شود از کشورش فرار کند. در ادامه، تحت هدایت و رهبری اودین (یکی از خدایان اساطیری) او برای کسب خرد و دانایی و همچنین ساختن ارتشی بزرگ برای پس گرفتن تاج و تختی که حق اوست، در سراسر دنیا سفر می کند…

برنت مگنا یک راننده حرفه ای می باشد که بنا به دلایلی، همسرش به گروگان گرفته می شود و گروگان گیران در قبال آزاد کردن همسرش از او درخواستی دارند که انجامش برای برنت امکان پذیر نیست. اما او در میانه راه با دختر جوانی آشنا می شود که یک هکر است و…

روبی به آموزشگاهی در منهتن می رود تا هنر مورد علاقه اش را بیاموزد. در یکی از روزها او با یک نوازنده ویولون به نام جانی در مترو برخورد می کند. فردی که با نوازندگی میان مردم درآمد کسب می کند. جانی به صورت غیر قانونی در آمریکا زندگی می کند و حال فرصتی پیش آمده تا …

نیکلاس اِنجل یکی از پلیس‌ های برتر لندن ، پس گذراندن ماجراهایی به اجبار به شهر کوچکی منتقل می شود. در ابتدا همه چیز آرام است ، اما پس از رخ دادن اتفاقات مرموزی ، او به همه چیز مشکوک می شود و به کمک همکار جدید و چاقش دنی باترمن ، به دنبال کشف راز ماجرا می رود. تا اینکه…

"جک" نویسنده کتابهای کودکان است. او بعد از تحقیق درباره یک قاتل سریالی تبدیل به نویسنده کتابهای جنایی می شود....

"در سال 117 بعد از میلاد مسیح امپراتوری رم به گستردگی از مصر تا اسپانیا است و از شرق تا دریای سیاه ادامه دارد اما با این حال از شمال انگلیس یورش های چریکی ، سپاه رم را آزار میدهد. کوئینتس دیاس( مایکل فاسبندر )که تنها بازمانده جنگ با شورشیان در قلعه مرزی رم است ، رئیس سر دسته ی مبارزین می شود و برای جنگ ...

"جک کوئین" مامور ضد تروریستی هدف خود "استاورس" را در آخرین ماموریت خود گم می کند.او به "کلونی" گروهی از آدمکشانی که همه تصور می کنند مرده اند فرستاده می شود.او از آنجا فرار کرده و به کمک "یاز" یک دلال اسلحه به دنبال آخرین ماموریت خود می رود...

دهه ي ۱۹۳۰ مأموران اطلاعاتي به باستان شناس و ماجراجوي امريکايي، «اينديانا جونز» (فورد) مي گويند که «هيتلر» در پي يافتن صندوق مقدس گم شده است تا از آن براي مقاصد سلطه جويانه اش استفاده کند. آنان از «جونز» مي خواهند تا صندوق را پيدا کند و به امريکا بياورد.